كلمه طيّبه

درباره وبلاگ

کلمۀ طیّبه - آیات و روایات در موضوع سبک زندگی و اخلاق اسلامی

موضوعات

كلمه طيّبه

مدیریت درقیام امام حسین ( ع )

بسم الله الرّحمن الرّحیم

« مدیریت درقیام امام حسین (علیه السلام) ونهضت عاشورا »

بخش اول ازمدینه منوره تا مکه معظمه :

1- تدبیرامنیتی درملاقات با ولید بن عُتبه (حدود سی نفرازخاندان امام- ع- باشمشیرهمراه امام ودراطراف خانه ولید مستقرشدند ، درمذاکره وگفتن حق، باید پشتیبانی قوی داشت).

2- عدم پاسخ(منفی) قطعی به ولید وموکول کردن امر به آینده ( باتوجه به قصدی که امام - ع - داشت، می بایست آنجا اتفاق خاصّی نمی افتاد)

3- پیام جهانی وجاودانگی نهضت : مثلی لا یبایع مثله...مانند من با مانند او- یزید-  هرگز بیعت نمی کند... ( نه فرمود من با اوبیعت نمی کنم، بلکه فرمود: مثل من با مثل او بیعت نمی کند )

تبصره : کسب اطلاعاغت محیطی مدینه ( درجامعه چه خبراست و مردم چه می گویند؟، امام - ع- ازمنزل بیرون می آیند ودرمحله مدینه حرکت می کنند و بامروان برخوردمی نمایند... )

4- حرف حق وقاطع امام - ع، درمقابل حرف باطل وناروای مروان.( بگومگوی مروان باامام وعدم پذیرش حرف وپیشنهاد مروان ازطرف امام - ع ).

5- بیان هدف درقالب یک وصیت نامه، من برای اصلاح امت جدم قیام می کنم... ( وصیت به برادرش محمد حنفیه)

6- انتخاب مکه (خانه خدا...)ومحل تجع مسلمانان قبل ازحرکت بسوی کربلا، روشنگری وبیان هدف.

6- برای درگیرنشدن بادشمن درمدینه وبه خاطررسیدن به هدف،امام دشمن را غافل گیرکردو شبانه ازمدینه حرکت کرد.امام خدارا می بیند وهدف را نه خودرا لذا شبانه حرکت کرد ونه فرمود ، میگویند شخصی مثل حسین چرا شبانه ومخفیانه رفت؟!.

7- حرکت ازراه اصلی وعدم قبول حرکت ازراه فرعی ، 1- اعتماد به اینکه به مکه خواهد رسید 2- درمسیر، کاروانها، کاروان حضرت را خواهنددید وبرایشان سؤال پیش  می آید وپرسش خواهند کرد که چرا امام (ع) ازمدینه مهاجرت می کند؟!- مانند عبدالله بن مطیع- وامام( ع ) روشنگری و هدف خودرا بیان می نمایند.

بخش دوم درمکه معظمه :

1- استقبال وخوشحالی اهالی مکه وزائران خانه خدا ازورود حضرت اباعبدالله (ع ) ، حضوردرمجلس ونماز جماعت آن حضرت ، روشنگری ،بیان حقایق توسرط امام (ع)...

2- نامه (دعوت ) اهالی کوفه ازامام (ع ) وپا سخ امام بایک نامه واعزام نایب(مسلم بن عقیل) به کوفه برای پیگیری امور وراططلاع ازوضع کوفه...

3- انتخاب حضرت مسلم ( فرد، مورد وثوق، شجاع ، کسی که تاپای جان استاد) بعنوان سقیر. درراه شهادت، باید اولین سفیر، اولین شهید باشد...

4- پاسخ امام (ع) درشآن هرسؤال کننده وپیشنهاددهنده، هم جواب باشد وهم اتمام حجت.

5- سخنرانی وبیان اهداف درمکه معظمه، بخصوص آخرین سخنرانی...

6- خروج ازمکه معظمه درروزترویه وروزهشتم ذی الحجه (فرصت را به دشمن نداد... )

بخش سوم ازمکه تا کربلا :

1- حرکت ازمکه معظمه درروزترویه( روزحساس ، برای حفظ حرمت مکه معظمه وایجاد حساسیت دربین مردم وزائرین )

2- حدود9کیلومترحرکت بطرف مدینه، بعدگردش بطرف راه عراق وکربلا ( جهت فریب دشمن..)

3- قبول نکردن برگشت به مکه معظمه وحتی درگیرشدن با نیروهای حاکم مکه .

4- استقامت وادامه راه ....

5- گرفتن یاروانصارازافراد - مؤثر- درراه ، مانند صحبت کردن با زهیر ولاحق شدن او به املم - ع ( تقویت جبهه حق)

6- بها دادن وارزش گزاری برافراد ویاران خود ( وقتی خبرشهادت حضرت مسلم را شنید ، مُخبِرین کفتند: برگردید ، امام ( ع ) ازازفرزندان حضرت مسلم نظرخواست وآنها قبول نکردند...وامام ( ع ) فرمود: خیری بعدازآنان نیست.

7 - منزل زباله، آزادگذاردن همراهان برای همراهی ویابازگشت ( کسی مجبورومقید به همراهی نباشد وآنها که برای دنیا آمده اند، نیایند ( این راه عشق، عاشق می خواهد )

8- منزل عذیب ،عاطفه انسانی ( آب دادن به لشکران حرّ واسب های آنان )

9- قبول نکردن رفتن به کوفه، وادامه راه، غیرازراه کوفه ( راه کربلا...)

10- محلۀ بنام بیضه، ایراد خطبه - کوتاه -  واتمام حجت ( معرفی بنی امیه وطرفدارانشان ، معرفی خود وخاندانشان اعلان وظیفه اهل کوفه وبی وفائیشان .

11- عاطفه انسانی ( دردیداربا عبیدالله بن حرّ جعفی وعمروبن قیس مشرقی) اگرمارایاری نمی کنید دراینجا هم نمانید، زیرا هرکس ندای مارا بشنود ویا سیاهی( چادر) مارا ببیند ومارا یاری نکند برخداوند فرض است اورا بصورت درآتش افکند.

بخش چهارم درکربلا وروزعاشورا :

1- عاطفه انسانی جایی پیاده شویم و اوتراق کنیم که آبادی ، آب و علف داشته باشد ( برای استفاده همراهان ومرکب ها...) .

2- صحبت با عمربن سعد راهنمایی واتمام حجت .

3 - دستورآوردن آب ( حاضرین تشنه نمانند)

4- به تاخیر انداختن شروع جنگ ( دهه عاشورا تکمیل شود واعلان کند حسین ویارانش اهل نماز، قرآن ، استغفارودعا است... درضمن بعدازظهربرای شروع جنگ صلاح نیست... )

5- آرامش دادن به همراهان واعضای خانواده بخصوص به حضرت زینب ( س )

6- آزادگزاردن یاران وحتی اعضای خانواده خود درشب عاشورا برای رفتن ( هرکس می خواهد آزاده برود ویا عاشقانه بماند )...من تنها هم که باشم می مانم!.  

7- وصیت به خواهرگرامیش حضرت زینب (س) درجهت حفظ آرامش ووظیه ای بعدازشهادت دارد (زنده نگه داشتن واقعه عاشوراو...)

8- تدبیرجنگ آماده شدن برای جهاد(چینش خیمه ها، خندق وآتش دردورخیمه ها، صف آرایی نیروها و...)

9- خیمه هارا درجایی وجوری قرارداد ونصب کردکه دشمن نتواند ازهرطرف حمله کند

10- جنگ را طوری مدیریت کردکه دشمن نتواند یک دفعه حملۀگروهی وهمه جانبه ( جنگ مغلوبه ای نماید) بلکه بصورت تن به تن وفرد به فرد انجام شد وتلفاتی قابل توجه به دشمن وارد گردید و...   

11- تدبیرجنگ درحد اعلا وامدادخواهی فقط ازخدا.

12- بیان واعقیت وقاطعیت (دست ذلت نخواهم داد، مانند عبد فرارنخواهم نمود ، با همین نیروی کم خواهم جنگید)

13- خبرازسرنوشت عمربن سعد، برای او (درزمان کوناهی ، سرعمربن سعد روی نی خواهد چرخید ومورد سنگ باران کودکان کوفه قرارخواهد گرفت ).

14- تا امام ( ع ) زنده بود اجازه خروج ( اهل بیت ) ازخیمه هارا نداد (مَحارِم واهل بیت، درحال حیات امام - ع- جلو چشم دشمنان نباشند)

15- تا امام (ع) زنده بود اجازه نداد دشمن به خیمه ها حمله کند( بخش جان وحفظ غیرت) .

16- تاآخرین لحظه امام ( ع ) توان داشت وزنده بود جنگید و اجازه نداد دشمن به ایشان نزدیک شود.

« چهل نکته درمدیریت امام حسین ( علیه السلام ) درقیام عاشورا »

عمران عزتی

 

(0) نظر
X